روش درست برنامهریزی کنکور

مقدمه
در کلاس های نوزده مهارت لازم برای بیست شدن درس برنامه ریزی را با یک عنوان جالب توجه شروع کردم که حسابی دانش آموزانم را متعجب کرد
نه به برنامه ریزی
چرا بهتر است کار هایمان را بدون برنامه ریزی انجام دهیم؟ چرا برنامه ریزی باعث میشود که عملکرد ما به شدت کاهش پیدا کند؟
و در ادامه برای شاگردانم توضیح دادم که برنامه ریزی یک کار بیهوده است و اثر معکوس دارد زیرا ما انسان هستیم و نمیتوانیم مثل روبات ها یک دستور مشخص را دریافت کنیم و آن را مو به مو اجرا کنیم و زمانی که نتوانیم طبق برنامه ای که برای خودمان تدوین کردیم عمل کنیم حس بدی میگیریم و این حس بد باعث میشود نتوانیم بقیه روزمان را به درستی مدیریت کنیم.
و بعد از اینکه دانش آموزان کاملا قانع میشوند که برنامهریزی واقعا بیشتر از اینکه به موفقیتشان کمک کند مانعی برای موفقیتشان محسوب میشود به آنها میگویم که تمام حرف هایی که تا الان گفتم اشتباه بوده و اما علت اینکه شما حرف غلط من را باور کردید تعریف اشتباهی بوده که از مفهوم برنامه ریزی در ذهن دارید.
تعریف اشتباه برنامه ریزی
اکثر دانش آموزان تصور میکنند که برنامه ریزی یک دستور قطعی و صد در صدی است که به ما داده میشود و باید مو به مو اجرا شد و به واسطه این تعریف وقتی نمیتوانیم به برنامهمان عمل کنیم که معمولا هم همینطور است حالمان بد میشود و این حس بد اجازه نمیدهد در ادامه روز به بقیه کار هامان برسیم.
تعریف درست برنامه ریزی
اریل ناتگین در کتاب مثبت نیاندیشید با انجام تحقیقات و مطالعات فراوان به این نتیجه رسید: کسانی که قبل از انجام هر کار بهترین و بدترین حالت را در نظر میگیرند و همچنین تمام موانع راهشان را شناسایی میکنند و برای مواجهه با آنها برنامه میریزند احتمال موفق شدنشان بسیار بیشتر از افرادی است که بدون در نظر گرفتن موانع و صرفا با خوشبینی وارد کار میشوند.
برنامه ریزی در واقع علم تشخیص موانع و یادگیری روش غلبه بر آنهاست.
فرق برنامه ریزی و هدف گذاری
هدف چیزی است که من میخواهم به آن دست پیدا کنم و برنامه مسیری است که برای رسیدن به آن هدف باید طی کنم، پس هدفگذاری مهارتی است که با آن میتوانیم هدف های مشخص، قابل دستیابی، قابل اندازه گیری برای خودمان تعیین کنیم و برنامه ریزی مهارتی است که به ما کمک میکند چگونه به این اهداف دست پیدا کنیم.
مثال هدفگذاری کنکور
اگر من میخواهم در کنکور رتبه برتر را کسب کنم باید قبل از هر کاری خودم را سر جلسه کنکور تصور کنم در حالی که دارم به راحتی به تست ها پاسخ صحیح میدهم و پس از آن باید از خودم بپرسم که برای اینکه بتوانم اینکار را انجام دهم چه کاری باید انجام داده باشم؟ مثلا باید تمام درس ها را خوانده باشم و علاوه بر آن برای همه درس ها باید خلاصه نویسی های اصولی انجام داده باشم و در هر درس مثلا فلان تعداد تست حل کرده باشم(البته این یک هدف دقیق نیست و باید خیلی دقیق تر برای هر درس مشخص کنیم) بعد از آن باید مشخص کنیم که برای اینکه یک سال دیگر این کار ها را انجام دهم 6 ماه دیگر باید به چه جایی رسیده باشم(مثلا 60 درصد درس زیست را خوانده باشم) و بعد از آن 3 ماه دیگر باید به چه رسیده باشم؟ 1 ماه دیگر یک هفته دیگر و در نهایت باید فردا چه درس هایی را به چه صورت خوانده باشم.
مثال برنامه ریزی کنکور
گام آخر هدفگذاری این است که اولین قدمی که برای رسیدن به آن هدف باید برداشته شود را مشخص کنیم. برای دستیابی به این هدف فردا باید چه کاری انجام دهم؟ بعد از اینکه هدف روزانه ات را مشخص کردی نوبت برنامه ریزی میرسد.
حالا شما باید مشخص کنید که چطور میخواهید در طی یک روز به این اهداف دست پیدا کنید. چه راهبردی برای رسیدن به آن دارید؟ چگونه منابعی(مثل زمان، انرژی و تمرکز) که در اختیار دارید را به درستی مدیریت کنید، موانعی که ممکن است از رسیدن شما به این هدف جلوگیری کنند چه ها هستند و چطور باید بر آنها غلبه کرد؟
مدیریت شکست در برنامه ریزی
شاید بتوان گفت مهم ترین بخش یک برنامه ریزی مدیریت شکست در برنامه ریزی است. اگر بخواهم این جمله را به شکل دیگری بگویم باید بگویم که ما برنامه میریزیم که شکست بخوریم و به واسطه شکستی که خوردیم شناخت بهتری از خودمان، شرایط و منابعمان پیدا کنیم تا در ادامه برنامه بهتر و منسجم تری برای خودمان طراحی کنیم.
سوالاتی برای مدیریت شکست
مشکل در تخمین بوده یا برنامه ریزی؟
برنامه ریزی یعنی شناخت موانع و ریختن پلن برای از میان برداشتن آنها و وقتی دچار شکست میشویم از این دو حالت خارج نیست، یا نتوانستیم مانع را به درستی تشخیص دهیم که در این صورت مشکل در نامه ریزی ما بوده یا مانع را به خوبی تشخیص دادیم ولی در مورد توان خودمان برای غلبه بر آن دچار اشتباه شدیم که در این صورت مشکل ما در تخمین بوده.
چه موانع و مشکلاتی را درست شناسایی نکرده بود؟
در این قسمت ما تمام موانعی را که در نظر نگرفته بودیم مینویسیم و مطمئن میشیم که در برنامه های آینده برای حل آنها پلن داشته باشیم
کجا میتوانستم بهتر عمل کنم؟
جواب این سوال باعث میشود ما از ظرفیت های خود و راهکار هایی که در زمان بروز مشکل به درستی تشخیص ندادیم آگاه شویم و در روز های آینده به شکل بهتری با آنها مقابله کنیم.
چه مشکلاتی ممکن است شبیه این رخ بدهد؟
قرار نیست فقط زمانی که در کاری شکست میخوریم یاد بگیریم در جواب این سوال ما قادر خواهیم بود از بروز تمام مشکلات مشابه نیز جلوگیری کنیم.
چطور مطمئن بشوم که این مشکل دیگر تکرار نمیشود؟
شاید مهمترین سوال این قسمت همین باشد که بعد از تمام این موارد ما باید مطمئن بشویم که این مشکل دگیر به این شکل برای ما رخ نمیدهد و برای این کار حتما باید یک برنامه اجرایی درست برای خودمان طراحی کنیم.
نتیجه گیری
برنامه ریزی یکی از مهم ترین مهارت هایی است که یک دانش آموز برای موفقیت در درس و کنکور باید داشته باشد. در این مقاله سعی داشتم تعریف اشتباهی که اکثر دانش آموزان از برنامه ریزی داشتند را اصلاح نمایم و روش درست برنامه ریزی را به آنها نشان دهم. ولی قطعا با یک مقاله نمیشود تمام اصول برنامه ریزی را یاد گرفت.
برای کسب اطالاعات کامل تر و بیشتر و همچنین یادگیری راهکار های درست برنامه ریزی حتما در وبینار 90 دقیقه ای و رایگان “اصول برنامه ریزی برای دانش آموز کنکوری” شرکت کنید.
نام و شماره تماستان را در کادر زیر وارد کنید، لینک و ساعت وبینار در اسرع وقت برای شما ارسال میگردد
دیدگاهتان را بنویسید